مشاوره رایگان: 78 - 07136341677
شنبه 7 اردیبهشت 1398
سه شنبه 27 فروردین 1398
پنج شنبه 8 فروردین 1398
شنبه 18 اسفند 1397
یکشنبه 12 اسفند 1397
شنبه 27 بهمن 1397
چهار شنبه 17 بهمن 1397
سه شنبه 16 بهمن 1397
يافتههاي جديد پژوهشگران دربارهي علت عدم رشد مو در مناطقي از پوست، ميتواند به طراحي روشهاي درمان ريزش مو بينجامد.
موهاي انسان حقيقتا عجيباند. درمقايسه با ديگر پستانداران، انسان قطعا برهنه است و موهاي ريزي که ما داريم کاملا پراکندهاند.عجيبترين مناطق پوست ما شايد کف دست و کف پاهايمان باشد. پوست صاف و بدون موي اين مناطق موجب تمايز انسان از ديگر پستانداراني نظير خرگوشها و خرسهاي قطبي که موهايشان به اين مناطق هم کشيده شده است، ميشود.علت اين امر تاکنون يک معما بوده است اما پژوهشگران اخيرا تفسيري براي اينکه چرا برخي از قسمتهاي بدن انسان مو دارد و برخي قسمتها مو ندارد، پيدا کردهاند.در مطالعه جديدي که روي موشها انجام شده است، يک مسير مولکولي مهم کشف شده که موجب ميشود کف دست و پاي ما اينچنين صاف و بدون مو باشد.اين تفسير حول يک مولکول پيامرسان کوچک به نام پروتئين Wnt ميچرخد. اين پروتئين، اطلاعاتي را دربارهي زمان آغاز، فاصله و رشد موهاي بدن بين سلولهاي بدن انتقال ميدهد. سارا ميلار، متخصص پوست از دانشگاه پنسيلوانيا ميگويد:ما ميدانيم که سيگنالدهي پروتئين Wnt براي توسعهي فوليکولهاي مو حياتي است و مهار آن موجب ايجاد پوستي بدون مو ميشود و فعال کردن آن موجب رويش موهاي بيشتري در پوست ميشود.در اين مطالعه ما نشان داديم که پوستِ مناطق بدون مو، بهطور طبيعي مهارکنندهاي را توليد ميکند که مانع از انجام عمل Wnt ميشود.اين مهارکننده، پروتئيني است که Dickkopf 2 يا DKK2 نام دارد و وقتي پژوهشگران آن را بهطور کامل از موشها جدا کردند، اتفاق عجيبي رخ داد.درحاليکه رويش مو در تمام مناطق درست پوست موشهاي جهشيافته آغاز شد، در مناطقي که بهطور طبيعي فاقد مو بود نيز موهايي شروع به روييدن کردند.در موشهاي طبيعي، ناحيه کف پا بدون مو بود اما در تمام 40 موش جهشيافته در تمام نقاط پوست فوليکولهاي موي بالغ ايجاد شد. حتي زمانيکه اين موها کنده شدند، دوباره به همان شکل موهاي طبيعي رشد کردند.هنگامي که پژوهشگران خرگوشها را مورد بررسي قرار دادند، فرايند مشابهي را مشاهده کردند. مانند خرسهاي قطبي، خرگوشها هم داراي موهايي در کف پاهايشان هستند که احتمالا از آنها دربرابر آسيب ناشي از سرما و برف محافظت کرده و انگشتانشان را گرم نگه ميدارد.در اين مورد نيز بهنظر ميرسيد که DKK2 نقش داشته باشد. درپوست کف پاي خرگوشها، DKK22 به ميزان زيادي بيان نميشود و اين امر احتمالا علت رشد مو در اين نواحي است.ميلار و همکارانش درباره اينکه چرا چنين چيزي اتفاق ميافتد، تصور ميکنند که وجود يا عدم DKK2 احتمالا مبتني بر مزاياي تکاملي باشد. بهعنوان مثال، در حاليکه خرگوشها و خرسهاي قطبي براي بقا ممکن است نياز به وجود مو در کف دست و پا داشته باشند، اگر موهاي انسان روي تمام بخشهاي دست و پا وجود داشت، احتمالا تا اندازهاي موجب سختتر شدن زندگي او ميشد.اين نتايج غيرمنتظره بود. هنگام آغاز مطالعه، پژوهشگران تصور ميکردند که DKK2 احتمالا مسئول الگوي فوليکولهاي مويي است که روي بدن ميرويند اما يافتههاي جديد نشان ميدهند که اين نقش کاملا برعکس است.پژوهشگران اکنون بر اين باورند که حضور DKK2 مسئول بيمو نگاهداشتن بخشيهايي از بدن است بنابراين در شرايط خاصي که اين مهارکننده موجود نباشد، مسير سيگنالدهي Wnt به خودش واگذار ميشود و سلولهاي بنيادي مخصوصي به نامبتاکاتنين (β-cateninn) را فعال ميکند و موجب ميشود فوليکولهاي مو در مناطقي که نبايد، توسعه پيدا کنند.البته در اين نقطه، هنوز آشکار نيست که دقيقا چرا انسانها داراي کف دست و پاي بدون مو هستند؛ اما فرضيههايي موجود است.برخي ميگويند اين امر ميتواند با انتخاب جنسي ارتباط داشته باشد؛ برخي ديگر آن را مرتبط با تنظيم حرارت ميدانند: وقتي که ما از جنگلها به مناطق گرم ساوانا حرکت کرديم، در حاليکه افرادي هم فکر ميکنند که اين برهنگي از ما دربرابر انگلهاي خارجي نظير شپشها و ديگر حشرات مزاحم محافظت ميکند. حتي عدهاي معتقدند که هيچ مزيت تکاملي در اين مورد وجود ندارد و اين فقط يک صفتي است که بهطور تصادفي همراه انسان شده است.قطعنظر از اينکه کدام تفسير ميتواند درست باشد، اگر يافتههاي جديد درمورد انسان مصداق داشته باشد، به اين معناست که فقط با يک تغيير ژنتيکي کوچک ما ميتوانيم در مناطق کف پاها و دستانمان مو داشته باشيم و بههمين ترتيب، پژوهشگران اميدوارند که روزي پژوهش آنها بتواند راهي براي مهار يا تشويق رشد موهاي بدن پيدا کند. اين روش از درمان ميتواند در مباحث مختلف سلامتي بسيار مهم باشد از جمله درمان طاسي سر الگوي مردانه و کمک کردن به درمان بيماران داراي سوختگي و بيماران داراي مشکلات پوستي نظير پسوريازيس. ميلار ميگويد:درحاليکه پژوهشهاي بيشتري نياز است تا درک ما از اين مسير بيشتر شود، نتايج نشان ميدهد درمانهايي که بتوانند موجب کاهش سطوح سيگنالدهي Wnt/بتاکاتنين در پوست شوند، احتمالا ميتوانند به مهار رشد موهاي ناخواسته و درمان برخي از تومورهاي پوستي کمک کنند. همچنين اگر تحويل اين پروتئين بهصورت محدود، ايمن و به روشي کنترلشده انجام گيرد، عواملي که موجب فعالسازي سيگنالدهي Wnt ميشوند، ممکن است براي تحريک رشد مو در فوليکلولهاي خاموش در بيماريهايي نظير طاسي سر الگوي مردانه مورد استفاده قرار گيرند.